کار مطالعاتی احیای دریاچه ارومیه به اتمام میرسد اما در این مرحله نیز تخصیص اعتبارات مصوب به مانعی به نام «بروکراسی» برمیخورد و اینبار دیوان سالاری دراز و طویل است که به چیچست دهنکجی میکند.
چیچست احیا میشود یا لااقل قرار است احیا شود؛ هر جور که باشد.
10 سال بعد دریاچه ارومیه 14 میلیارد و 500 میلیون متر مکعب آب و 4 هزار و 300 کیلومتر مربع وسعت خواهد داشت.
شاید آن موقع بتوان دوباره نام چیچست را بر او نهاد.
چیچست روزهای سختی را گذرانده و زخمهای عمیقی برداشته است.
زخمهایی که نفسش را بریده و تا حد مرگ شکنجهاش دادهاند.
شهریور ماه سال 79 بود که رئیسجمهور وقت دستور شوم ساخت پل میانگذر شهید کلانتری را صادر کرد تا این پل با نقض آشکار قوانین ملی و بینالمللی حفاظت از محیط زیست و بدون در نظر گرفتن شرایط هیدرولیکی و ژئوتکنیکی پیچیده و منحصربفرد دریاچه تنها به خاطر کاهش مسافت بین دو شهر تبریز و ارومیه احداث شود و با توقف جریان طبیعی آب و ایجاد اختلال در مکانیزم انتقال اکسیژن و مواد غذایی به موجودات زنده درون دریاچه اولین زخم تاریخی را بر پیکره چیچست وارد آورد.
بیلان منفی آبهای زیرزمینی کشور که از سال 70 به بعد عدد قابل توجه 32 میلیارد متر مکعب را نشان میداد نیز نتوانست در مسئولان حساسیت لازم را ایجاد کند و پسروی دریاچه ارومیه را به اثبات رساند.
در این سالها به میزان 75 میلیارد متر مکعب یعنی به اندازه دو برابر تاریخ، آبهای استاتیک کشور به حراج میرود و به بهای تولید، خودکفایی و ایجاد اشتغال حق و حقوق نسلهای بعدی پیش خور میشود تا خطرناکترین بلای طبیعی کشور که همانا مرگ تدریجی دریاچه ارومیه است در شرف وقوع باشد.
برخورد سئوال برانگیز مسئولان با مسئله پسروی دریاچه ارومیه که هرگونه پرسش و پاسخ در این مورد را با دلهره و اضطراب همراه میکرد زخم دیگری بر پیکره این تالاب بینالمللی که همچون نگینی فیروزهای در سر ایران میدرخشید وارد آورد تا باز هم از فروغ چیچست کاسته شده و دریاچه کمکم راه خاموشی را در پیش گیرد.
امیدها یکی پس از دیگری از حیات دوباره چیچست ناامید میشد و پیرمردان رنجدیده کشاورز چارهای نمیدیدند جز اینکه ریههای خود را به استنشاق هوای تلخ نمکی عادت دهند و نسلهای آتی خود را برای مواجهه با انواع بیماریهای خطرناک حاصل از خشکی دریاچه آماده کنند.
«دریاچه ارومیه» داشت میمرد و آذربایجان به کویر برهوت مبدل میگشت و در این مقطع سکوت بیشترین حرف را میزد تا چیچست مظلومانه در میان بیمسئولیتی مسئولان ذره ذره جان دهد و هزینههای احیاء دریاچه در آینده چند برابر و دشواری کار صدچندان شود.
اما دولت جدید که نام تدبیر و امید را بر روی خود نهاده تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه را به عنوان اولین مصوبه خود در کارنامه کاری خود ثبت میکند تا امیدی دوباره بر کالبد دریاچه ارومیه دمیده شود و آذربایجانیها به تدبیر این دولت چشم بدوزند.
کار مطالعاتی احیا انجام و به اتمام میرسد؛ اما در این مرحله نیز تخصیص اعتبارات مصوب به مانعی به نام «بروکراسی» بر میخورد و این بار دیوان سالاری دراز و طویل است که به چیچست دهن کجی میکند تا او به مدد نزول پی درپی رحمت خداوندی در پاییز 93 صبر پیشه کند و همچنان منتظر اقدامات عملی دولتمردان تدبیر و امید باشد.
فارس.
ارسال نظر