نمی دانم چه اتفاقی افتاده بود که یاد چند سال پیش افتاده بودم،درست زمانی که جهت جمع آوری اطلاعات برای یک پروژه به میراث فرهنگی بناب رفته بودیم ، یادش به خیر چه حالی به من دست داد ، وقتی آن فرد مسئول فایل هایی به من داد و با افتخار اعلام کرد که فیلمی هم از مراسم «پولکه بایرامی»* بناب داخل آن فایل هاست!! یعنی این مراسم از یاد رفته ی بناب جزو میراث فرهنگی شده است؟ و سنتی ترین مراسم بناب به این روز افتاده است؟ نکند مراسمی را ما سال ها خودمان از نزدیک دیده ایم ، از این به بعد به شکل یک میراث و آن هم از موزه باید تهیه کنیم!؟ این دل مشغولی های چند روزه ی آن روزها، بنده را یاد عبارتی از دوستان غیر همشهری ام انداخته بود که دیده یا نادیده بناب را با عنوان «ژاپن کوچک» خطاب می کردند و ماهم کلی ذوق می کردیم… شاید این عبارت ها بودند که مجبورمان می کردند سرمان را زیر برف کنیم، درست عین یک کبک ؛ ولی اگر این «ژاپن کوچک» یک روزی بزرگ می شد ، چه اتفاق دیگری قرار بود بیافتد؟ اصلا مگر ژاپنی ها با پیشرفت تکنولوژی در کشورشان ، سنت هایشان را هم از بین برده اند؟ آنها که همچنان نحوه ی غذا خوردنشان همان است ، هنوز هم روی «تاتامی» می نشینند و ساختمان های ژاپنی ها که قرن هاست با همان مدول «کن»** ساخته می شود و فکر می کنم مراسم سالانه ی پرواز فانوس های روشنشان هم که پابرجاست!!.

گویا آنها بهتر دریافته اند که در مقابل غول تکنولوژی ، همه باید سربازی برای سنت های کشورشان باشند و به این راحتی تسلیم تکنولوژی های تازه به دوران رسیده نشوند.

سوال اینجاست ، مردمانی که با شور فراوان تا پانزده سال پیش این مراسم را در شب عید غدیر شاهد بودند وحتی این عید سعید را هم با نام «پولکه بایرامی» می شناختند، چه شده است که دیگر سراغی از آن نمی گیرند؟ درست است که با بی احتیاطی مردم و عدم حمایت مسئولان وقت جهت ایجاد فضای ایمن ، حادثه ای اتفاق می افتد و پایانی دردناک برای این مراسم رقم می خورد ولی به نظر می رسد اینک بعد از گذشته سال ها وقت آن رسیده باشد که کاری انجام دهیم.

لااقل بنده که در دوران کودکی این مراسم را بارها مشاهده کرده ام احساس می کنم که رسالتی بر دوش دارم که مراسم هایی از این دست را از زیر خروارها دود و خاکستر صنعتی شهر بیرون کشیده و با دستان نسل های دیروز و نسل جدید حیاتی دوباره هر چند به شکل امروزی به این ها ببخشیم.

از این امر نباید غافل شد که چند سالی است که ریش سفیدان محلات گزاوشت و با اهدای زمین مراسم توسط برادران فشنگچی قدم هایی برای احیای دوباره ی این مراسم برداشته اند ولی با نبود حمایت و تبلیغات در این امر ناکام مانده اند.

نگارنده ضمن تشکر از این عزیزان دلسوز امیدوار است مسئولین منطقه نیز از اداراه ی میراث فرهنگی گرفته تا سازمان تبلیغات اسلامی ، سازمان آتش نشانی ، نیروی انتظامی و در راس آن ها فرمانداری و شهرداری محترم جهت احیای این سنت تاریخی و مذهبی در بناب آستین بالازده و همسو با مردم و هیات های مذهبی ، درصدد برگزاری دوباره ی آن حتی از عید غدیر امسال برآیند.

در این میان به نظر می رسد برگزاری چنین مراسمی برای ارگان هایی مثل شهرداری که مدت هاست جشنواره هایی مثل بادبادک ها برگزار می کند و سعی در توسعه ی آن دارد ، نباید کار سختی باشد!! امید است روزی را ببینیم که برگزاری این مراسم نیز به عنوان یک پروژه ی فرهنگی، در روز شمار سایت ها قرار گرفته و با صفر شدن شمارش معکوسش ،شاهد شعله ور شدن مشعل «پولکه میدانی» در بناب باشیم.

پاورقی  *- مراسمی منحصر به فرد که، شب عید غدیر در محله ی گزاوشت بناب با چرخاندن گوی های بزرگ آتشین اجرا می شد و مورد استقبال زیاد اهالی شهرستان قرار می گرفت؛ همچنین مشابه همین مراسم ، شب عاشورای هر سال در روستای شیشوان عجبشیر نیز برگزار می گردد.

**- پیمون یا نسبت عددی به کار رفته در ابعاد فضای ساختمان های ژاپنی که از قرون وسطی تا امروز هیچ تغییری نداشته است.

.