نقش آموزش و پرورش در اعتلای هر جامعه، نظام و ساختاری انکار ناپذیر است، نگاه عمیق و تاریخی بر این فرایند در اقصی نقاط جهان، نشان می دهد: طیف کودکانی که به مرور زمان توسط این نهاد مورد آموزش و تربیت قرار گرفته اند بسیار وسیع، گسترده و متنوع اند که ضرورت توجه به تفاوت ها و نیاز های ویژه کودکان را مورد تأیید قرار می دهد.

اما با دقت و تأمل نه چندان عمیق بر آموزش و پرورش شهرمان پی می بریم این تفاوتها و نیاز ها چندان مورد توجه نیستند و حتی برخی از دانش آموزان فراموش شده اند .

به طور کلی دانش آموزان تحت پوشش را می توان در پنج گروه مورد بررسی قرار داد: گروه اول دانش آموزان با توانایی ذهنی بالا هستند که در مدارس خاص با مکانات مناسب که هم از سوی والدین و هم از سوی مدرسه مورد توجه اند و سازمان ها و نهادهای خاص نیز علاقمند هستند که این دانش آموزان را تحت پوشش قرار داده و در مورد تربیت و پرورش آنها فعال اند.

گروه دوم دانش آموزان با توانایی ذهنی متوسط اند که در مدارس عادی، نه با بهترین امکانات و روش ها، بلکه در حد توان از آموزش و تربیت برخوردارند.

این گروه اکثریت دانش آموزان مدارس را تشکیل می دهند.

گروه سوم دانش آموزانی هستند که در توانایی های ذهنی نقص دارند که بر اساس مقررات دارای مدارس ویژه ای هستند اما امکانات آن مدارس نیز در حد مدارس معمولی می باشد.

تعداد این دانش آموزان نسبت به چهار گروه دیگر کمترین است.

ولی این گروه از کودکان نیز نیازمند دریافت خدمات متعدد و تخصصی می باشند.

گروه چهارم دانش آموزان با اختلالات یادگیری هستند که مسولیت کمک بر آنها را بر دوش مرکز اختلالات یادگیری نهاده اند.

این دانش آموزان در واقع در میان دانش آموزان عادی قرار دارند ولی اغلب به عنوان ضعیف ترین دانش آموزان شناخته می شوند.

ناتوانی های یادگیری اصطلاحی کلی است که به گروه نامتجانسی از اختلال ها اطلاق می شود که به شکل عمده در فراگیری و بکار گیری توانایی های گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال یا محاسبات ریاضی دچار مشکل هستند.

این اختلال ها اغلب ذاتی هستند و فرض می شود که از اختلال کارکرد دستگاه عصبی مرکزی نشات می گیرند و ممکن است در کنار ناتوانی های یادگیری اشکالاتی در خودنظم دهی رفتار ها، ادراک و تعامل اجتماعی وجود داشته باشد.

ناتوانی یادگیری ممکن است همراه با سایر عارضه های معلولیتی هم باشد (مثل: نقص حسی، عقب ماندگی ذهنی، و .

) یا با تأثیرات محیطی توأم باشد (نظیر تفاوت های فرهنگی، آموزش ناکافی/نامناسب، عوامل روان زاد و .

)، اما نتیجه این عوارض یا تأثیرات نیست چنانکه از تعریف بر می آید اختلالات یادگیری بحثی کاملا تخصصی است.

واگر نرخ شیوع جامعه (4 در صد ) را در نظر بگیریم در شهرستان بناب با توجه به تعداد دانش آموزان مقطع ابتدایی (12000نفر) حداقل 480 نفر دچار در مقطع ابتدایی از این مشکلات رنج می برند.

این تعداد دانش آموز نیازمند برنامه ها، خدمات آموزشی و درمان های خاص به وسیله افراد متخصص و مجرب می باشند.

اما با بررسی عملکرد این مرکز در بناب، به نظر می رسد با وجود تنوع تخصص ها و توانمندی ها در میان کارکنان، اداره آموزش و پرورش شهرستان بناب نتوانسته است امکانات و نیروی متخصص لازم را در شناسایی و ارایه خدمات براین کودکان را فراهم نماید.

گروه پنجم (فراموش شدگان) اما مشکلی که می خواهیم توجه مسولین محترم اداره آموزش و پرورش شهرستان بناب را بر آن معطوف سازیم این است که بر اساس جامعه آماری دانش آموزان ابتدایی بناب و نرخ شیوع کودکان مرزی (کودکان با هوش پایین تر از متوسط که عقب مانده محسوب نمی شوند و حدود 13.

5 درصد کل دانش آموزان را تشکیل می دهند)، حدود 1620 دانش آموز ابتدایی در گروه مرزی قرار می گیرند که اکثریت آنها نیازمند خدمات ویژه و تخصصی مانند گفتار درمانی، آموزش انفرادی، آموزش مهارت های دیداری و حرکتی و .

هستند که به نظر می رسد در ساختار آموزش و پرورش هیچ برنامه خاصی برای آموزش و ارایه خدمات بر این گروه از دانش آموزان وجود ندارد.

زیرا که مرکز LD و دیگر مراکز بر اساس دستورالعمل فعالیتشان، از پذیرش و ارایه خدمات بر آنها خودداری می نمایند.

شاید به نظر رسد مرکز مشاوره خانواده بتواند گرهی از مشکلات این عزیزان بگشاید ولی باتوجه به محدویت های این مرکز جهت انجام فعالیت های درمانی این کمک ها با وجود ضرورت آنها کافی نیستند در واقع ضرورت ایجاب می کند این دانش آموزان از خدمات تخصصی انفرادی ویژه ای بر خوردار باشند.

اما سوال این است که نتیجه عدم توجه و عدم ارائه خدمات آموزشی و تربیتی ویژه بر این گروه چه عواقبی را به دنبال دارد؟ بر اساس پژوهش ها، در صورت عدم تربیت مناسب، این دوگروه از دانش آموزان (گروه های چهارم و پنجم) اکثریت ترک تحصیل کنندگان در مقاطع مختلف تحصیلی را تشکیل می دهند که مشکلات عدیده ای را بر در خانواده ها و جامعه به بار می آورند.

حا آن که آموزش و پرورش می تواند با هزینه های بسیار اندک و با استفاده از توانمندی های موجود، از پرداخت هزینه های مضاعف و کم بازده جلوگیری نماید.

به امید روزی که بتوانیم ضرورت ها و نیازهای همه کودکان شهر و کشورمان شناسایی و برآورده سازیم و تفکر توجه ویژه بر کودکان توانمند و دارای هوش بالا را شامل حال همه کودکان نیازمند این مرز و بوم سازیم تا بتوانیم تا حدی بر ادعای عدالت آموزشی جامعه عمل بپوشانیم.

جعفر ممقانی بنابی.