قطار تغییرات

در زمینه علم فیزیک – اپتیک، دانشمندی به نام «پواسون» وجود داشت که شهرت خویش را نه به خاطر تحقیقات گسترده خویش در زمینه علوم فیزیک و ریاضیات، بلکه بیشتر به جهت مخالفت اش با نظریه ی مطرح شده از سوی دانشمند دیگری به نام «فرنل» کسب نموده است! فرنل در خلال مطالعاتش در زمینه علم اپتیک به نظریه ای دست یافت که با آن چیزی که بشر تا آن زمان بواسطه چشم خویش دیده بود در تضاد بود.

و هنگامی که این نظریه را در قالب مقاله ای به فرهنگستان فرانسه تقدیم کرد، پواسون به مخالفت با آن پرداخت و حتی در مجامع عمومی به تمسخر این نظریه دست زد.

اما مدتی بعد فرنل و همکارش با انجام آزمایشاتی دقیق، درستی نظریه خود را ثابت نمودند و نام پواسون را بر نتیجه ی این آزمایش نهادند! این اقدام باعث شد که تا ابد هر کسی که به مطالعه ی علم اپتیک بپردازد، از مخالفت متعصبانه یک دانشمند با یک نظریه انقلابی مطلع شده و شاید خنده ای بر احوال وی بکند! (مراجعه کنید به کتاب اپتیک.

نوشته فرانک پدروتی – لنو پدروتی.

ترجمه دکتر محمدابراهیم ابوکاظمی.

فصل پراش فرنل) نمونه های مشهود دیگری از مقاومت در برابر تغییر و پدیده های جدید، می تواند مقاومت در برابر تکنولوژی های جدیدی مانند رادیو یا تلویزیون در حدود صد سال پیش در جامعه خود ما باشد.

ولی چنانچه می بینیم هیچ یک از این مقاومت ها راه به جایی نبرده است بلکه این «تغییر» بوده است که ذات «مقاوم در برابر تغییر» انسان را به زانو درآورده.

اصولاً مقاومت در برابر تغییر یک خصوصیت ذاتی در انسان است که در ابتدای زندگی کمرنگ بوده لیکن در طول سالیان پررنگ تر می شود و در دوران کهنسالی به اوج خود می رسد.

اما با نیم نگاهی به تاریخ پر فراز و نشیب بشریت، بدون شک به این نکته خواهیم رسید که اصولاً انسان به جهت وجود «تغییر» و دگرگونی است که انسان نامیده شده و شاید یکی از وجوه تمایز وی با حیوان، همین تغییرپذیری باشد که باعث پیشرفت جوامع انسانی در ادوار مختلف تاریخی شده.

لیکن این را نیز نباید از نظر دور نگه داشت که بسیاری از اصطکاک ها در میان جوامع بشری هم ناشی از همین پدیده ی «تغییر» بوده؛ به عبارتی انسان پیوسته میان دو انتخاب «تغییر» یا «ثبات» سردرگم بوده؛ اما همانگونه که اشاره شد، انسان به حکم انسان بودن ناگزیر از پذیرش تغییر است و جوامعی که در مقابل تغییرات ایستادگی کرده اند، یا دچار از هم گسیختگی شده اند یا در داخل سایر جوامع دچار اضمحلال گشته اند چراکه مقاومت در برابر تغییر در واقع مقاومت در برابر ذات انسانیِ انسان و هدف غایی آفرینش است.

تغییر، خود معلولِ تغییر است.

به همین جهت در جایی که تغییرات بیشتری حضور داشته باشند، این تغییرات، خود مولد تغییرات بیشتر خواهند شد و به همین جهت است که در دو قرن گذشته شاهد افزایش بی حد و حصر این تغییرات در زمینه های مختلف هستیم.

مسلماً هیچ پیشرفتی در جوامع بشری به رغم رضایت خود انسان ها نیست و شاید بهتر باشد بگوییم پیشرفت ها و دگرگونی های جوامع بشری به جهت پاسخگویی به نیازهای جوامع هستند.

و بی شک جوامع و نیز تک تک انسان ها برای رفع نیازهای خویش ناگزیر از پذیرش این دگرگونی ها و پیشرفت ها هستند.

گفته اند که بهتر است به جای مخالفت با تولید اتومبیل، آنهم به علت وجود احتمال تصادفات و کشته شدن مردم، از تولید آن حمایت کنیم و با کسب مهارت در رانندگی، هم از تصادفات جلوگیری کنیم و هم از مزایای آن بهره ببریم.

اینترنت و فضاهای مجازی یک پدیده ی نوظهور در جهان محسوب می شود که به جهت گستردگی بسیار، انعطاف پذیری و عدم وجود محدودیت در انتشار اطلاعات، به سرعت همه گیر شده و به عضوی جدانشدنی از زندگی انسان امروزی بدل گشته است.

طبق آمار اعلام شده، بیشتر از دو سوم کاربران اینترنت در جهان را افراد زیر 35 سال تشکیل می دهند.

حال به این آمار نیز توجه کنید: نزدیک به کل دانشجویان و دانشگاهیان جهان هم در همین رده ی سنی هستند.

بیشتر از نصف مشاغل جهان در اختیار همین رنج سنی قرار دارد.

کلیه ورزشکاران حرفه ای و نیمه حرفه ای در این محدوده سنی هستند.

نزدیک به کل برندگان جوایز معتبر علمی و فرهنگی در جهان، فعالیت های علمی و فرهنگی خود را از همین محدوده سنی آغاز نموده اند.

بزرگترین سیاستمدارها در این محدوده سنی به عالم سیاست وارد شده اند.

و.

با این اوصاف می توان این نتیجه را گرفت که فضای مجازی و اینترنت در واقع اصلی ترین محل گشت و گذار مهمترین و اثرگذار ترین انسانهای روی زمین است.

البته مقاوت های شدیدی نیز از طرف جوامع انسانی در برابر این تغییر ( یعنی ورود اینترنت به زندگی مردم) مشاهده می شود ولی با مراجعه به تاریخ جوامع، معلوم میشود که این تغییر، هرچند با گذر زمان، نهایتاً اتفاق خواهد افتاد.

هم اکنون در بسیاری از کشورها، از کوچکترین و جزئی ترین امور گرفته تا کلان ترین آنها بواسطه تکنولوژی و اینترنت انجام می گیرد و حتی کم کم، سخنرانی های سیاستمداران در جمع شهروندان نیز جای خود را به ارائه پیام ها از طریق اینترنت می دهد.

بدین ترتیب در آینده ای نه چندان دور، جوامع سنتی شاهد تغییرات و تحولات اساسی و گذر از روش های سنتی و فیزیکی و جایگزینی آنها با روش های تکنولوژیک خواهند بود.

بدیهی است که قطار تغییرات منتظر هیچ کس نخواهد ماند و کسانی که به موقع وارد این قطار نشوند، محکوم به انزوا خواهند شد و در نهایت متقاعد به پذیرش.

کدامیک از پدربزرگ های ما در حال حاضر رادیو گوش نمی دهند یا تلویزیون تماشا نمی کنند؟ همانهایی که شاید روزگاری در مقابل این دو پدیده مقاومت می کردند.

در کشور ما هم با وجود اینکه سالهاست بحث الکترونیکی کردن مراحل اداری و غیر اداری مطرح است، اما آنگونه که باید و شاید موفق نبوده و حتی در برخی زمینه ها نه تنها مشکلی را حل نکرده، بلکه موجب مشکلاتی نیز شده است! ریشه این امر نیز به عدم پذیرش باطنی این پدیده از طرف مسئولین بر می گردد.

مسئولینی که بیشتر زندگی خود را در جامعه ای سنتی با روش های سنتی سپری کرده اند و اینک نمی توانند بدون هیچ قید و شرطی قدم در یک جهان نوین گذارند.

زیرا هرچند که ایشان در زمینه مسئولیت خویش خبره باشند، اکنون نیاز به کسب آگاهی و مهارت های دیگری پیدا می کنند.

زیرا قطار تغییرات مدتی است به راه افتاده و خوشبختانه یا متاسفانه صندلی های جلوی این قطار را نوجوانان و جوانان به خود اختصاص داده اند.

اینجاست که تناقضی دیگر خود را نشان می دهد که بر خلاف جوامع واقعی، در جامعه مجازی، این کوچکتر ها هستند که ردیف های جلویی را از آن خود کرده اند و بزرگترها اگر تاخیری در همگام کردن خود با گذر زمان داشته باشند چه بسا به انزوا کشیده شوند و از کاروان دانش و اندیشه ی نوین بشری باز مانند! حسین خاکزاد .